کتاب دلبند

اثر تونی موریسون از انتشارات نشر چشمه - مترجم: شیریندخت دقیقیان-برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ

معشوق، شاهزاده بی نظیر موریسون است. این زیبایی لمس علامت های تجاری خود را جذاب می کند: پروس زیبا، رخدادهای خارق العاده، شخصیت های برجسته و تنش نژادی. این داستان عجیب و غریب به طور ناگهانی به عرصۀ برده داری تبدیل می شود تاریخ را به یک داستان قدرتمند به عنوان خروج و به عنوان صمیمی به عنوان یک لالایی. Sethe یک برده متولد شد و به اوهایو فرار کرد، اما هجده سال بعد او هنوز آزاد نیست. او خاطرات بیشماری از خانه شیرین، مزرعه زیبا دارد که در آن بسیاری چیزهای بدی اتفاق افتاده است. خانه جدید او توسط روح کودک خود، که ناموجه نامیده می شود و سنگ قبر او با یک کلمه گنجانده شده است: عاشق، خالی از سکنه است. دوست داشتنی با شعر تلخ و تعطیلات به عنوان طناب به عنوان طناب، معروف ترین دستاورد تونی موریسون، برنده جایزه نوبل است.


خرید کتاب دلبند
جستجوی کتاب دلبند در گودریدز

معرفی کتاب دلبند از نگاه کاربران
این فقط می تواند بهترین رمان آمریکایی قرن بیستم باشد. از آنجایی که من برای این سالها به این کتاب آموزش دادم، وقتی برای اولین بار آن را بخوانم، نمی توانم به طور خاص به یاد داشته باشم. آنچه که من به یاد دارم، WOW است که در پایان کتاب و اضطراب که در ابتدا احساس کردم، چگونه میتوانم کمک کنم دانشآموزان با چالشهایی که ارائه میدهند، احساس کردم. من تقریبا بلافاصله کتاب را خواندید و هر سال آن را خوانده ام. گاهی اوقات دو بار در سال، بیش از ده سال است. این کتاب با قاطعیت نوشته شده، پیچیده ساختار یافته و قاطعانه قدرتمند است و در مورد بردگی رمان بزرگ آمریکایی است. من هرگز از خواندن آن خسته نخواهم شد. فقط رفت و دو صفحه آخر را خواند پرویز موریسون می خواند

مشاهده لینک اصلی
موريسون پاسخ داد: \"هيچ جايي براي تو يا من نمي توانم، فکر کن يا فکر کني، احضار کني، يا غيبت بردگان را بپذيرم.\" . . هیچ یادبود یا پلاک، یا گردن، یا دیوار یا پارک یا لابی آسمانخراش وجود ندارد. هیچ برج 300 فوت وجود دارد، هیچ نیمکت کوچک در کنار جاده وجود ندارد. حتی یک درخت به ثمر رسانده نمیشود، اولین بار است که میتوانم دیدار کنم یا شما میتوانید در چارلستون یا ساوانا یا نیویورک یا پراویدنس دیدن کنید یا بهتر از آن در مرزهای میسیسیپی باشید. و چون چنین جایی وجود ندارد . . این کتاب به آن معشوق بود. @ مفتخر به داشتن نه تنها، مارگارت گارنر، برده واقعی زندگی است که تلاش کرد فرزندانش را بکشد (در یکی از آنها موفق به کشتن آنها شدند)، آنها را از زندگی غیر انسانی بردگی، و همچنین ادای احترام به 300 سال بردگان بررسی من به احتمال زیاد منحرف خواهد شد، زیرا من طرفدار تنی موریسون هستم. شاید به این دلیل که ما برای همین گذشته یک اشتیاق را برای گذشته به اشتراک می گذاریم، یا این ممکن است به این دلیل باشد که ما هر دو بومی از کشور Buckeye (اوهایو) هستیم. هر چه هست، من را به موریسون جذب می کند مثل زنبور عسل. عاشق داستان درباره یک زن (Sethe) است که سعی داشت فرزندانش را بکشد تا آنها را از اسکار (مدرس مدرسه) نجات دهد که به ملک خود (او و فرزندانش) بازگردانده شده است. او موفق به کشتن یک کودک، معشوق می شود. از این رو دوست داشتنی او را خالی از سکنی می کند. چیزی که باید درک شود این است که عاشق بیشتر از یک داستان ارواح است. بله، خلاصه ای که من فقط آن را ارائه دادم، موضوع کلی است. اما واقعا داستان آن چیزی نیست که ظاهر شود. این بیشتر از آن چیزی است که به نظر می رسد. این داستان درباره پیامهاست. پیامهایی که در داستان معشوقان تحویل داده میشوند واقعا مهم هستند. در آن لحظه وقتی پیام های زیر را کشف می کنید، زمانی است که شما کشف می کنید که دوست دارد در واقع داستان یک شبح است، حداقل در معنای حقیقی نیست. موریسون در مصاحبه ای یک بار گفت (این یک نقل قول است)، که شما باید از گذشته فراموشت کنید. خودت را ببخش و دیگران را ببخش، زیرا اگر نخواستی، گذشته خود را از خود دور کنی، و این خود یک زندان است که پس از آن به شکل دیگری از برده داری تبدیل می شود. برده ای به گذشته شما. این برای من معنی و پیام در معشوق است. گذشته خود را پشت سر بگذارید و یاد بگیرید که خودتان را ببخشید. بسیاری از مردم در گذشته زندگی می کنند و اجازه می دهند که حال و آینده خود را بیان کنند. موریسون از چاقوهای حقیقت وحشیانه ی برده داری پنهان می کند. او احساسات ما را در چهره های برده داری به ما نشان داد. او به ما فرایند تفکر و چگونگی شیوه زندگی انسانی را به یک ذهنیت به فردی نشان داد. او به ما نشان داد چطور آنها را دوست دارند همسر و فرزندان خود را که متعلق به یکی دیگر بودند دوست داشته باشند و به سختی به عشقتان عشق می ورزیدند. ما متوجه شدیم که در آن زمان برخی از مردان ... شما را تشویق کردند تا وزن خود را در دستان خود قرار دهند و به محض اینکه احساس می کردند که چقدر سبک و دوست داشتنی هستند، آنها زخم ها و مصیبت ها را مورد مطالعه قرار دادند ... و سپسcount پاهای شما @ ما در مورد حقایق سخت گیرانه جنایات و شکنجه ها یاد گرفتیم. این یک خواندن ساده نیست. سنگین و تاریک است. این اخلاق شما را به چالش می کشد، آن را به باورهای شما و آنچه شما فکر می کنید یک حقیقت را به چالش بکشد. شما خودتان را به اخلاق خود میپردازید. شما از خودتان سوال می کنید، آیا چیزهایی مانند خیلی زیاد یا خیلی کم دوست دارید؟ وقتی می گویم هر کاری را برای فرزندانم انجام می دهم منظورم این است که در معنای واقعی؟ آیا می توانم بچه هایم را برای یک علت بکشم و ادعا کنم که نام عشق است؟ اگر من این کار را نکنم این بدان معناست که من آنها را دوست ندارم؟ و حتی بیشتر از خودتان بپرسید: آیا Sethe (یا مارگارت گارنر) اشتباه کرده است، حتی اگر به دلایل درست باشد؟ من فکر نمی کنم یک پاسخ اشتباه یا درست برای هر یک از درخواست های بالا وجود داشته باشد. اما آنچه من می دانم این است که من از طریق Sethe آموختم که شما نباید مردم قضاوت کنید. این سومین بار این کتاب را خوانده ام و هربار که بیشتر دوستش دارم. هرکسی که ماریسون را به چالش می کشد و می گوید این ادبیات نیست، بدیهی است که یک حقیقت عالی آمریکایی را از دست داده است.

مشاهده لینک اصلی
من واقعا واقعا از این لذت بردم. در بعضی مواقع به دلیل جهش های زمانی و تغییر نگرش نامشخص کمی بعید به نظر می رسید، اما این یک قطعا یک رویکرد بسیار منحصر به فرد برای توصیف مقابله با تروما بود. به راحتی می توانید ببینید که چرا تونی موریسون جایزه نوبل را به دست آورد. من واقعا از سبک نوشتن در سراسر آن لذت می بردم - به خصوص افکار منفرد مورد علاقه. واقعا خوشم اومد.

مشاهده لینک اصلی
بسیار دشوار است به خواندن و روایت موریسون بسیار پیچیده است. با این وجود، این یک اثر درخشان از داستان تاریخی است. ماریسون در ابتدا در پیشزمینه خود هشدار می دهد که خوانندگانش هیچ @ introduction @ در آن یا در رمان وجود ندارد. من خواسته شد که خواننده ربوده شود، بی رحمانه به محیط بیگانه تبدیل شود ... [همانطور که شخصیت ها از یک مکان به مکان دیگر، از هر مکانی به هر جای دیگری، بدون آماده سازی یا دفاع، از بین می روند. بر اساس داستان زندگی مارگارت گارنر، Sethe، برده ای فراری از خانه شیرین، قسمتی غیر قابل تصور قتل در چشم بسیاری از مردم را مرتکب شد. او هنگامی که متوجه شد چهار مرد سفید پوست (از جمله برده داری برده) دختر خود را به قتل رساند، خانه اش را در بر گرفت تا او و فرزندانش را دستگیر کند. 18 سال پیش به سرعت و شهروندان پس از آن حادثه ایستاده است. پل د، تنها یکی دیگر از برده های زنده مانده ی شیرین، به دنبال ست و مادرش، عزیزم سگز است، در حال تلاش برای پیدا کردن آنچه اتفاق افتاده است. به وحشت او، او به معنای واقعی کلمه یک خانه خالی از سکنه را پیدا می کند، 124. توانایی موریزون برای غرق شدن در ذهن شخصیت ها باور نکردنی است. آسیب های ناشی از هر شخصیت از طریق نوشتن موریسون واضح می شود. برای اکثر مردم دشوار است درک وحشت هایی که در بذرهای برده ای رخ داد. آیا می توانید تصور کنید که در طول یک حراج برده از مادر خود جدا شده اید؟ نمی دانستید که مادر یا سایر نسل های دیگر شما به این دلیل کشته شده اید که هیچ کس نخواسته است که آدرسشان را به شما بگوید، حتی نام آنهاofficial @. در مقایسه با یک حیوان، این صرفا برای کار و توانایی های تولید مثل ارزش دارد. هرگز احساسات خود را اذعان نکرده اید. زندگی شما 100٪ وابسته به خلق و خوی استادان است. هنگامی که شما همه این جنبه های منفور را در زندگی بردگان در نظر بگیرید، روشن می شود که چرا Sethe انجام داد چه کاری انجام می دهد. اولین بار که خواندن @ Beloved @ را خواندم، این داستان را دریافت نکردم. اما من خوشحالم که فرصتی دیگر برای آن دادم. از آنجا که این محتوا بسیار سنگین است، صبر و تلاشی فراوانی برای گذراندن این کتاب به طول می انجامد. شخصیت ها داستان های وحشتناک خود را به آرامی افشا می کنند. موریسون یکی از نویسندگان است. (مشاهده اسپویلر) [@ Whitepeople بر این باور بودند که به هر حال، تحت هر پوست تیره یک جنگل بود. آبهای غیر قابل عبور Swift، آواز خواندن آواز خواندن، مارها خواب، لامهای قرمز برای خون سفید شیرین خود آماده می شوند. به هر حال، او فکر کرد، آنها درست بودند. رنگ آمیزی بیشتر نیروهای خود را صرف تلاش برای متقاعد کردن آنها به چقدر ملایم، چقدر هوشمندانه و دوست داشتنی، چقدر انسانها، بیشتر از خودشان استفاده می کردند تا سیاه پوستان را باور داشته باشند که نمی توانستند مورد پرسش قرار گیرند، عمیق تر و پیچیده تر جنگل ها در داخل رشد کردند . اما این سیاه پوستان جنگل نبودند که از محل دیگر (محل زندگی) به این مکان آورده شده بودند. این سفیدپوست جنگل بود که در آنها کاشته شد. و رشد کرد. در، از طریق و بعد از زندگی، آن را گسترش داد، تا زمانی که آن را به سفید پوستان که ساخته شده بود حمله کرد. همه آنها را لمس کرد. آنها را تغییر داده و تغییر داد. آنها را خونریزی، احمقانه، بدتر از حتی آنها می خواستند، بنابراین آنها از جنگل ساخته شده بودند ترس بودند. آواز فریاد زده زیر پوست سفید خود زندگی می کردند؛ لثه قرمز خودشان بودند. (پنهان کردن اسپویلر)]

مشاهده لینک اصلی
بنابراین، چند سال پیش، کسی از این سوال پرسید: «چرا ادبیات عالی وجود ندارد که درباره برده داری و سیاهان صحبت کند؟ تونی موریسون در مورد آن فکر کرد، و سپس او واقعا چهره بود به گفتن: @ من می خواهم به درستی بنویسید که @. این تحقیر باور نکردنی چیزی است که شما حتی می توانید در مصاحبه ای که او در مورد این کتاب می گوید احساس کنید: @ من نمی خواستم کلمات را به راه @ می گیرم. معنی آن چیست؟ توئی صحبت میکنی؟ آن را مانند آواز یک آهنگ و گفت: @ من واقعا نمی خواهم ملودی به راه @ در راه است. با این فرض، او می توانست هرچیزی را نوشته باشد و هنوز هم مردم برای طلسمش افتاده بودند. و آنها انجام دادند او در حال پخش @ اگر شما نمی توانید درک کنید، مشکل شما @ کارت بسیار آشکار است. اما در حقیقت، او همه چیز را در قدرت خود برای اشتباه عناصر طرح، سبک ها و فقط انجام کلیه کارهای بسیار ضعیف در نوشتن یک رمان خوب انجام داد. با عناصر اساسی آنچه که یک داستان (زمان، فضا، وضوح) را تشکیل می دهد، می تواند عملکرد ویکتوریو را تولید کند، اما رمان بسیار خوب است؟ اوه، این هنرمندان مدرن. در مورد محتوا: در حال مرور در اینترنت، یکی از رایج ترین عبارات در مورد این کتاب این است که آن @ داستان جادویی @ است. به غیر ازhosts عجیب و غریب از گذشته امریکا @، که بسیار آسان برای درک، این کتاب است که نه یک داستان شبح در همه. این کتاب داستان یک شخص به طور جدی روانی است که با مجوزهای شاعرانه غول پیکر، به صورت غیرمعمول پیچ خورده، بر پایه برده داری آمریكا روایت شده است. این همان چیزی است. امپراتور کاملا برهنه است. نویسنده یک عنصر حاشیه ای از برخی از کتاب های بزرگ را به وجود آورد (این واقعیت است که برخی از آنها خوانندگان را مجبور به تفکر بیش از آنچه که در کتاب YA مورد نیاز است قرار می دهند) و سعی کرد کتاب خود را با اطمینان از اینکه کتاب او فوق العاده خسته کننده است بنویسد دشوار است برای خواندن (مراقب باشید: برای درک! برای خواندن!). او به طور کامل شکست خورده است، زیرا کتاب متوسط ​​است. با این حال، او موفق به متقاعد کردن توده ها شد که این یک قطعه شگفت انگیز از هنر بود. به او تبریک میگویید، شاید او از این موضوع آگاه است و فقط برای رسیدن به همان اندازه موفقیت و قرار گرفتن در معرض ممکن است، که موضوع خوبی است. او Damien Hirst از ادبیات است! یک توهمگرایانه که می تواند طعمه را فروخت، مثل طلا!

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دلبند


 کتاب پی پی جوراب بلند(جلد اول)
 کتاب ایلیاد و اودیسه
 کتاب اولیس
 کتاب همچنان به هیچ وجه
 کتاب اسب ها و آدم ها
 کتاب سرخپوست می رود