کتاب همه چیز فرو می پاشد

اثر چینوا آچه به از انتشارات افراز - مترجم: کامروا ابراهیمی-برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ

Things Fall Apart به دو داستان متقابل می پردازد که هر دو در Okonkwo، یک مرد قوی از روستای ایبو در نیجریه تمرکز دارند. اولین، یک افسانه قدرتمند در مورد مناقشات بین المللی بین فرد و جامعه، سقوط Okonkwo از فضل با جهان قبیله ای است. دومین، به عنوان مدرن به عنوان اولین باستان است، مربوط به برخورد فرهنگ ها و نابودی جهان Okonkwos با رسیدن مسیحیان تهاجمی اروپایی است. این درامهای دوقلو کاملا هماهنگ با آگاهی قادر به درک زندگی طبیعت، تاریخ بشر و اجبارهای مرموز روح است.


خرید کتاب همه چیز فرو می پاشد
جستجوی کتاب همه چیز فرو می پاشد در گودریدز

معرفی کتاب همه چیز فرو می پاشد از نگاه کاربران
در کتاب جوزف کنراد، قلب تاریکی کلاسیک، کتابی که دو بار خوانده و لعنت خوانده است، آفریقایی ها به تصویر کشیده شده اند؛ بسیاری از مردم، اغلب سیاه و برهنه، مانند مورچه ها حرکت کردند [...] نگاه کردن به او [آتش نشانان] کتابی که به پایان رسید در روز سه شنبه، حتی اگر آفریقایی ها یک فرهنگ کاملا متفاوتی از آفریقایی ها در قلب تاریکی داشته باشند، به عنوان یک سگ در یک تقلید از شلوار [شلوار] دیده می شود. در شاهکار چینوا آهبز، اولین بومیان نیجریه و بومیان کنگو، آنها به عنوان انسان با دین خود، انسان ها با فرهنگ خود، انسان ها با جامعه خود، انسان ها با زبان خود، انسان ها با خودشان پیچیدگی ها، احساسات و ایده ها. این لیست می تواند بر روی و بر روی آن ادامه داشته باشد، اما من باید برای کوتاهی تلاش کنم. می توانیم بگوییم آنها حتی بیشتر از آنچه که اروپاییان سفیدپوست فکر می کردند، از آن برخوردار بودند. آنها به جای یک ملکه (سلطنت) شوراها (دموکراسی) داشتند. داستان بر روی یک سطح ساده است. قسمت اول (120 صفحه)، داستان Okonkwo یک مرد Igbo، قوی ترین مرد روستا را به ما می گوید. مردی وحشیانه است که به ندرت یا نافرمانی تحقیر نمی کند، مردی که به سنت احترام می گذارد، مهم نیست که چقدر وحشیانه به نظر بیگانه (دوقلوها بی رحمانه است و باید آنها را در جنگل به زودی به دنیا بیاورند ... شبیه در مورد آنچه اسپارت ها با کودکان تغییر شکل یافته (کایاداس) انجام دادند) اما پس از آن چیزی اتفاق می افتد و او از فضل می افتد و ما او را به عنوان یک مرد مستبد منتظر بازگشت او به سرزمین مادری خود می گیریم (قسمت دوم) بازگشت او روستای خود را تغییر می دهد (قسمت 3). اروپایی ها با دین، اخلاق و امپریالیسم خود وارد شده اند و همه چیز هم اکنون از بین می رود. در این کتاب، متوجه شدم که امپریالیسم اروپا به چه میزان آسیب می رساند به همه فرهنگ های مختلف در آفریقا، چه در کشورهای جنوب صحرای آفریقا و چه در صحرای غربی، در عربستان یا بربر، ایگبو یا زولو، Kikuyu یا کنگو، چگونه مسیحیان و کلیسای خود را به زمین بسیاری از ادیان و ادیان آفریقا تخریب شده است. بیشتر خواندن، بیشتر من در مورد مسیحیت یاد بگیرند، کمتر من می خواهم به آن متصل شود . مرد سفید بسیار هوشمندانه است. او به آرامش و آرامش با دین خود آمد. ما با احمق بودنش سرگرم شدیم و به او اجازه دادیم بمانیم. اکنون برادران ما را برده اند و قبیله ما دیگر نمی تواند مانند یک عمل کند. او یک چاقو را بر روی چیزهایی که ما را با هم اداره کرده اند قرار داده و از هم جدا شده اند. متأسفانه این بخشی از سه گانه به نام سه گانه آفریقایی است، اما داستان ها در واقع مثل سهگانگی های فانتزی، به عبارت دیگر یک داستان واحد نیستند، در واقع سه داستان مربوط به یک موضوع مرکزی: زندگی سه نسل یک جامعه آفریقایی به عنوان جهان آنها توسط نیروهای استعمار از زمان اولین ورود انگلیسی به روزهای امپراتوری برآمدگی 1) چیزهایی به جز 1890s - 1 تماس با انگلیس. 3) فلش خدا - سقوط یک سره مقدس در جامعه ای است که برای همیشه توسط استعمارگرایی در دهه 1920 تغییر یافت. (2) به زودی در سهولت - نوه Okonkwos از بریتانیا باز می گردد که با فساد در نیجریه در دهه 1950 مواجه است من متاسفانه متاسفم چون اکنون باید دو کتاب دیگر را با پوششهای مشابه شگفتزده کنم و آنها را بخوانم، در حالی که آنچه که در این کتاب می خوانم، هنوز در ذهن من تازه است.

مشاهده لینک اصلی
آنچه Achebe انجام می دهد با â € ~ Things Fall Apartâ € ™ نمونه است. او به معنای \"مارلو\" توصیف می کند \"طنز وحشیانه\" و \"شگفت انگیز\" از \"معما\". او جوایز خود را به قلمرو پیچیدگی منظم، سنت قوی، فرهنگی پر جنب و جوش تبدیل می کند که به رسمیت شناختن زیبایی نسبت به رابطه انسان با طبیعت می پردازد. او به ما درباره کار سخت و بی وقفه سرمایه گذاری شده توسط این افراد در کشاورزی و خودکفایی خود افتخار می کند، از ترکیبی شگفت انگیز از فولکلور، رقص و موسیقی که نیروی تخیلی را در زندگی روزمره و جشن های جامعه ایگبو تنزل می دهد. هگل اعلام نقطه خاصی از زندگی سیاه پوستان که از آن تحقق ناپذیر است - که در آن علاقه منافع مردانه درگیر است و در آن او می داند که وجود خود به نظر می رسد غیر قابل درک است به عنوان Achebe اسناد سازمان زندگی در یک جامعه که در آن \"مرد\" بر اساس او قضاوت شد و نه بر اساس ارزش پدرش؛ یک اصل تنها جوامع پیشرفته تر می توانند به آن ادامه دهند. یکی دیگر از جنبه های مهم اسناد Achebe این است که آن صادق و بی طرف است، آن را نمی شکوفا و آن را کاهش نمی دهد. این قدرت روایت او است که انسان را «انهدام» توصیف می کند. او هرگز پیچیدگی پیچیده و پیچیده آن را سادهتر نمیکند، او هرگز به دور از انحطاطی که درون فستیوال قرار دارد دور نیست، او هرگز نمیتواند خطوط ضعیف را مشخص کند که تهدیدی برای تبدیل شدن به شکافهایی است که میتواند کل ساختار را باز کند. نقاشی Achebe از جامعه ایگبو بسیار سخت است زیرا به شدت انسان است؛ نیروهای اجتماعی وجود دارد که فرد را شکل می دهد، در قهرمان ایثار می کند که ناقض آن است، خشونت و بی عدالتی وجود دارد که عادی شده و نادیده گرفته می شود. Achebe هرگز به نظر نادرستی نرسیده و هرگز هیچ تخفیفی ارائه نمی دهد. از آنجا که این ها چیزهایی هستند که در محدوده خود قرار ندارند؛ جامعه ایگبو با زندگی زندگی می کند و با هر جامعه ای که در معرض حمله به استعمار است و با محدودیت های ناخوشایند مبارزه می کند، تجزیه می شود. یکی از محدودیتهای اصلی جامعه ایگبو، به نظر من، این نکته نادرست درباره مردانگی است که زندگی اوکنو را تعریف می کند که شاید ناخودآگاه، اما به طور دائم خود را با مفهوم اجتماعی \"چهره\" و \" € ~ دانستنی زندگی Okonkwo € ™ ثانیه عمدتا تحت تاثیر دو چیز است: ترس از شکست و ضعف، و تلاش خود را به عنوان خود را به عنوان یکی از بزرگترین مردان از قبیله خود را. آنچه بر ضد این ایده ضعف مطرح است این ایده قدرت است که خود را تنها با نفی حساسیت می سازد: «برای نشان دادن محبت نشانه ای از ضعف است - تنها چیزی که ارزش نشان دادن آن قدرت است. بنابراین، او با درمان هر فرد دیگری با استفاده از یک دست سنگین با Ikemefuna درمان کرد. چنین ساختگی قدرت و مردانگی در مقابله با ارزشهای عشق، محبت و مهربانی است و محیطی را که در آن این ارزشها می تواند بالغ و توسعه یابد. این موضوع محدودیت بزرگی در فرد و خودآزمایی او دارد، زیرا پایان هرگونه چنین سفری پیش از آن تصمیم گرفته شده است. Okonkwo، به عنوان یک پسر کوچک، قبلا در مورد آنچه که او میخواهد و آنچه که او میخواهد تبدیل شود حل شده است. هیچ جایگزینی در نظر گرفته نشده است، تغییر پذیری مجاز نیست. Okonkwo، شاید \"مردی بی رحمانه\" نیست، اما آنچه که بیشتر او را انجام می دهد، حضور یک بی رحمانه غیرقابل انکار نیست، بلکه آمادگی که هر کدام از این احساسات را برطرف می کند؛ قدرت تمایل وی به \"تسخیر و تسخیر\"، مهربانی و دلسوزی او را در بر می گیرد. زندگی انسان به طوری که توسط مردانگی بی رحمانه و تمایل به موفقیت در جامعه اش مطرح می شود، ارزش های دیکتاتوری کل جامعه را مورد سوال قرار می دهد؛ زیرا انسانیت او کارکرد دوم است. به نظر می رسد جامعه ایبوبی به «مفهوم و مفهوم» افراد، چیزها و اقدامات اعتقاد دارد. دومی در زمینه اول بسیار نامطلوب است و تلاش دائمی برای فاصله بین این دو وجود دارد. ایده شجاعت و قهرمانی از موفقیتی است که از طریق غلبه بر «فمینی» به وسیله «معنا»، «گذر» توسط «فعال»، «اثبات» از توجه به «علم»، «قومیت ملی» توسط «داستانهای جنگ». این است که چگونه مردانگی در جامعه Igbo درک و تعریف شده است؛ در مخالفت دائمی با زنانه، با حفظ شخصیت در دامنه جداگانه از همه چیز به دست آمده به عنوان زن. تنها قلمروی که در آن زن مورد احترام است، قدرت آن به رسمیت شناخته شده است، و صدای آن صدای شنیده شده قلمرو الوهیت است - الهه روحانی باروری، سرزمین مادری که از پسر جنگجو خود در دوران ناخوشایند، کشیش پیشگویی آگبالا محافظت می کند. در زندگی عادی، زاری آگبالا، بیوه با دو فرزند است که هرکسی را به کفر می اندازد که می تواند کسی در یک قلمرو دینی و اخلاقی باشد. در زندگی عادی و در فضای محلی، زن صدای و آژانسی را که در مدار الوهیت دارد، از دست می دهد. این در مقایسه با مردان است، با مردان به عنوان â € ~egwugwuâ € ™، اسپیر ...

مشاهده لینک اصلی
این یک رمان قدرتمند و شاعرانه است. من مطمئن نیستم که آن را در یک رده قرار داده است. این واقعا به نظر می رسد غیر قابل مقایسه با هر چیز Ive قبل از خواندن. چند چیز دشوار بود. برای یکی، من اصلا فکر می کنم حس محل به خوبی تاسیس شد، دیوانه است که زمانی که شما فکر می کنم که آن اغلب به عنوان یک رمان در مورد یک محل (آفریقا) است. من آن آفریقا را می شناسم، اما کجا در آفریقا هستم؟ این تاسیس نشد. من می دانم که نویسنده نیجریه است، بنابراین تصور می کردم که آن را در نیجریه بود، اما این در من خواندنی نیست. شاید دلیل خاصی برای آن وجود داشته باشد و به من رسیده است. این اولین مطالعه من بود، بنابراین ممکن است کاملا واضح و خواندنی باشد. علاوه بر نقد جزئی، چیزهایی که به جز یک داستان زیبای نوشته شده توسط شاعر استادانه است. صدای Achebes نه تنها منحصر به فرد است بلکه زیبایی خام و زنده است. دو پیمانه وجود داشت که تقریبا از صفحه خارج شد. یکی از آنها توصیف ملخهای نزولی بود. گاهی اوقات نویسندگان مجبورند از تجربیاتی که برای آنها خارجی هستند بنویسند. گاهی اوقات حساب هایشان موفق می شوند، گاهی اوقات آنها نمی توانند. وقتی که روستای Okonkwos است ملخ حمله کردند، آن بسیار روشن است که آچه می داند دست اول چه چیزی این احساس می کند و به نظر می رسد مانند:At اول، گروهی نسبتا کوچک بود. آنها پرستاران فرستاده شده برای بررسی زمین بودند. و سپس در افق افسانه به نظر می رسد یک جرم آهسته حرکت مانند یک ورق بی حد و حصر از ابر سیاه و سفید به سمت Umensfia. به زودی نیمی از آسمان را پوشانده بود و جرم جامد توسط چشم های کوچک مانند گرد و غبار ستاره درخشان شکسته شد. این یک چشم انداز فوق العاده بود، پر از قدرت و زیبایی بود. @ این یک نمونه کوتاه است، اما برای من کل توضیح نفس گیر بود. من این رمان را تنها برای آن توصیه می کنم. این نیز نفس گیر است که به عقب برگردد و این قسمت را بخواند و متوجه شود که یک استعاره برای چه چیزی است. Achebe همچنین می داند که پس از یک فصل خشک باران باران اولی دارد: این ناگهانی و فوق العاده بود. برای دو یا سه ماه، خورشید قدرت را جمع کرده بود تا به نظر می رسید نفس کشیدن آتش بر روی زمین نفس بکشد. تمام چمن ها به مدت طولانی قهوه ای پخته شده بودند و ماسه ها مانند ذغال سنگ زنده به پاها احساس می کردند. درختان همیشه سبز یک کت گردو قهوه ای پوشیدند. پرندگان در جنگل ها سکوت کردند و جهان تحت حرارت زنده و گرما لرزید. و سپس رعد و برق از رعد و برق آمد. بر خلاف انفجار مایع عمیق فصل بارانی، این انفجار، فلزی و تشنه بود. یک باد قدرتمند بوجود آمد و هوا را با گرد و غبار پر کرد. درختان نخل تحت تأثیر به عنوان باد برگ خود را به قله پرواز مانند ارایش مو عجیب و فوق العاده خار. @ این متن تا زنده و واقعی که آن را تنها می تواند توسط یک شاعر استاد که آن را تجربه دست اول توضیح داده شده است. چیزهایی که سقوط میکنند مهم نیست، اما نه تنها به عنوان یک رمان از تجربه آفریقایی، بلکه همچنین به عنوان یک اثر هنری.

مشاهده لینک اصلی
Chinua Achebe، رمان هوشیه 1958 در مورد زندگی فرهنگی در نیجریه قبل و بعد از استعمار غربی، یک مطالعه در موضوعات متضاد است. از دیدگاه غرب من از قرن 20 تا 21 که قلب تاریکی یکی از آثار مورد علاقه او را جوزف کنراد دانسته است و یک الگو از ادبیات غربی، من می خواستم کار Achebe را بخوانم تا بسیاری از موضوعات مشابه را مشاهده کنم. کنراد از اماکن دیداری مشاهده کرد. در روستای تخیلی نیومرایی Umensfia، شخصیت Achebe Okonkwo ، یک مرد پیچیده است. به طور طبیعی قوی و مرفه، او با این حال بی رحمانه رانده شده است تا به عنوان وسیله ای برای جدا شدن از حافظه پدرش، که به عنوان تنبل و بدون حرکت توصیف شده است، به دست آورد و رشد کند. در این نمایندگی از Okonkwo است که قدرت Achebeâ € ™ ثانیه روشن می شود. Okonkwo را می توان به عنوان یک مرد نیجریه دیده می شود، در یک بار نمایندگی از بهترین و بدترین فرهنگ قبیله ای. قوی و محترم، او نیز انعطاف پذیر، سرشار، جنسیت و خشونت آمیز خشونت آمیز است. پس از آن، محافظه کاری قبیله ای Okonkwo به شدت در برابر تغییرات فراگیر، خوب و بد زندگی استعماری قرار گرفته است. رد Oconkwo از تغییرات استعماری و مذهبی، یک عنصر حیاتی در درک و ارزیابی کار Achebe است. صحنه ای که به من تعلق داشت، قتل یک اکسپلورر غربی بود و چگونه این را می توان با عبارتی مشابه از Conradâ مقایسه کرد قلب تاریکی € ™. در کتاب کنراد، کاپیتان فرسلین، خدمتکار خشن، از طریق خدماتش در جنگل به یک مرد گرم و خشونتآمیز تغییر یافت و در بیداری بی معنی با بومیان در روستای رودخانه، کشته شد. در صحنه Achebe، مسیحی از هیچ اقدام منحصر به فردی بر روی او کشته نشده است، بلکه صرفا به عنوان یک واکنش از مردم محلی در مورد این بیگانه که به جامعه آنها حمله می کند و به طور بالقوه تغییرات خصمانه ای را مطرح می کند. کنتراست مهم این است که کنراد نتیجه را در غربی ترغیب می کند، در حالی که مرد سفید پوست قاتل Achebe قربانی قبیله در مورد تغییراتی که او نمایندگی می کند، بود. این جبرگرایی در قلب رعایت هر دو نویسنده از طبیعت بشری است. در نهایت این کار خوب و مهم بود. Achebe یک داستان است که هر دو فرهنگ سنتی نیجریه را تعریف می کند و اینکه چگونه همان ساختار به وسیله امپریالیسم غربی به بهتر و بدتر تغییر می کند. جالب اینجاست که هر دو نویسنده، Achebe و Conrad، گسل با امپریالیسم غربی را در بر می گیرند، اما از دیدگاه های موافق و موافق نیستند.

مشاهده لینک اصلی
وقتی که نقطه مرکزی استعمار است، به ندرت یک کار تخیلی از چنین پیچیدگی هایی وجود دارد. اکثر کتابها یا به طور جدی متقاعد شده اند که راه های سنتی بهترین هستند یا معتقدند که مستعمره سازی بهترین کاری است که تا به حال انجام داده است، بسته به دیدگاه نویسندگان. اما Achebe به مراتب عمیق تر از آن است، و ظرافت های جنبه های خوب و بد هر دو طرف را به ارمغان می آورد. این یک کتاب درخشان است که در سنت شفاهی داستان ها و افسانه های آفریقایی نوشته شده است. من معمولا این روایت را دوست ندارم، اما واقعا این کتاب را دوست دارد. Achebe یک نویسنده عالی است و من واقعا از سارکوزی بسیار ظریف در برابر سوء تفاهم با فرهنگ های آفریقایی و اروپایی لذت بردم. من همچنین عاشق این واقعیت است که او تا حد زیادی بر جنبش شومینه متمرکز شده است. Okonkwo شخصیت اصلی است. او متکبر است، جنگجویانه، جنسیت، و خلاصه، خشن. او شخصیت مخالف نیست او هیچ کس را تنها به نفس خود نمی داند. در نهایت، وقتی که استعمار رخ داد، او نیز کرامت و زندگی خود را از دست داد. تحقیر او برای زنان عمیقا ریشه دارد و یکی از سوالاتی که من از خودم پرسیدم این است که آیا اگر او مانند یک زن بوده است @ او ممکن است شخص کلیتری نباشد و از سرنوشت نهایی اش جلوگیری کند. یکی از بهترین چیزهایی که در مورد چیزهایی که در پاییز افتاده است، این است که چگونه غوطه ور شدم به کتاب وارد شدم. این یک داستان شگفت انگیز بود و همچنین در تمام جنبه های زندگی ایگبو زیبایی داشت. هر صفحه ای به یک داستان گفت، و درک من از این فرهنگ عمیق تر شد. مثل همه چیز، بد و خوب بود. این سؤال باقی می ماند و هرگز پاسخ نخواهد داد: با پیشرفت زنان در زمینه حقوق زنان و از بین بردن خرافات بدون مسیحیان تغییری در فرهنگ ایجاد می شود؟ بعد از همه، همه آنها این کار را کردند که یک نوع بدبختی و خرافات را با دیگری جایگزین کنند. به عنوان یک تصویر از استعمار، این یکی از بهترین کتابهایی است که من خوانده ام. تغییرات تدریجی به جامعه، گسستن مردم بی رحمانه به کلیسا و حمایت دولت برای اعضای کلیسا علیه قبایل به کلیسا کمک می کردند. قبل از آنکه آن را می دانستم، چیزها تغییر کرده بودند و اکثر مردم به سختی می توانستند زمانی که اتفاق می افتاد دقیقا مشخص شوند. همانطور که دزموند توتو آن را به درستی می گوید: زمانی که مبلغان به آفریقا آمدند، آنها کتاب مقدس داشتند و ما زمین داریم. آنها گفتند بیا ما دعا کنیم چشمان ما بسته شد وقتی ما آنها را باز کردیم، کتاب مقدس داشتیم و زمین داریم. این همان چیزی است که در این داستان اتفاق افتاد.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب همه چیز فرو می پاشد


 کتاب پی پی جوراب بلند(جلد اول)
 کتاب ایلیاد و اودیسه
 کتاب اولیس
 کتاب همچنان به هیچ وجه
 کتاب اسب ها و آدم ها
 کتاب سرخپوست می رود