کتاب پیرمرد و دریا

اثر ارنست همینگوی از انتشارات افق - مترجم: نازی عظیما-برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ

رمان پیرمرد و دریا یکی از مشهورترین رمان‌های ارنست همینگوی است؛ داستان این رمان درباره یک پیرمرد ماهیگیر است و داستان بزرگترین صید او را روایت می‌کند. وقایع و اتفاق‌هایی که در این رمان رخ می‌دهد همگی ساده و باورپذیر هستند که این از نکات مثبت این رمان است. ارنست همینگوی در رمان پیرمرد و دریا، پیروزی و شکست را به صورت واقع‌گرایانه‌ای ترسیم می‌کند که این امر باعث جذابیت این رمان شده است.


خرید کتاب پیرمرد و دریا
جستجوی کتاب پیرمرد و دریا در گودریدز

معرفی کتاب پیرمرد و دریا از نگاه کاربران
دویچه رزی dahinter.A داستان ساده - و یک سوال موجود از زندگی. در یک قایق سواری کوچک ماهیگیر به دریای کشتی می رود. او گرسنه است و به ماهیگیری خوب امید دارد. بعد از یک روز او یک ماهی بزرگ را می کشد، که او را با قایق کوچک در دریا باز می کند. اولین مبارزه شروع می شود - ماهیگیر برنده می شود. او با شمشیر اسب در خانه راه می یابد. حالا کوسه ها می آیند ....... ماهیگیر قدیمی است، درد دارد، او احساس می کند که بیمار است - و او می جنگد. حتی اگر او در پایان از دست می دهد، او برنده است، زیرا او شکسته نشده است. من آرزو می کنم همه ما توانایی ذهنی این ماهیگیر را داریم. یک رمان جذاب در فینچربرت فینچربرت فینچر سیتیگو هینوس فریشهباز. در صورت تمایل می توانید از نسخه های مختلف این نرم افزار استفاده کنید. من شروع به خواندن کتاب خواندن کردم، در حالیکه زبانهای مختلف را به زبان انگلیسی ترجمه کردم و یا به زبان انگلیسی صحبت کردم. دا مامانم هیه ....... Dieser Fischer kämpft all all seinen Kräften um sein Glück. Er gibt nicht auf، auch wenn die Lage ausweglos erscheint.Auch، wenn er letztendlich scheitert، bleibt er dac der Gewinner، weil es ihn nicht zerbricht.

مشاهده لینک اصلی
او یک پیرمرد بود که به تنهایی در اسکایف در جریان خلیج فارس مشغول ماهیگیری بود و اکنون بدون اینکه ماهی بگیرد، هشتاد و چهار روز رفته بود. در چهل روز اول پسر با او بوده است. اما پس از چهل روز بدون یک ماهی، پدر و مادر پسرها به او گفته بودند که پیرمرد در حال حاضر قطعا و سرانجام salao است، که بدترین شکل از بدبختی است و پسر به دستور آنها در قایق دیگری که سه ماهی خوب را گرفت اولین هفته. این پسر را ناراحت کرد که ببیند که پیر مرد هر روز با اسکایپش خالی می آید و او همیشه برای کمک به حمل یا خطوط پیچ خورده یا گاف و هارپون و بادبان که در اطراف ماست پیچیده شده است، فرود می آید. بادبان با کیسه های آرد پاکت شده بود و به نظر می رسید مثل پرچم شکست دائمی است. هیمینگوی در هیئت مدیره پیلار، سال 1950، برای من سخت است که فکر کنم کتابی قهرمانانه موفق تر باشه اما در عین حال به شدت مورد انتقاد قرار گرفته از این کتاب . کتاب هایی مانند «اطلس شلغم» و «باد باخته» وجود دارد، اما نویسندگان آنها برنده جایزه نوبل شدند. مردم این کمیته را مورد انتقاد قرار دادند، در حالی که Pearl S. Buck جایزه نوبل را به دست آورد، اما زمین خیر واقعا واقعا شناخته نشده است. Steinbeck جایزه را نیز دریافت کرد (در اینجا شاهد یک روند هستیم) اما این کتاب فلیپیست باری بیشتر شبیه چیزی است که او در ابتدای کارش، مثل Tortilla Flat یا The Red Pony، که نزدیک به انتهای آن نیست، نوشته است. و معمولا گرگ وحشت آن در حال حاضر در مکاتب ایالات متحده خوانده می شود، نه Tortilla Flat. (من Tortilla Flat را خوانده ام. شما نمی خواهید بخوانید Tortilla Flat. اعتماد به من، آن وحشتناک است.) شاید مقایسه بهتر Cannery Row باشد؟ اما این یک microcosm عمدی است، یک باند انسان انسانی: جهان در مینیاتوری. این کتاب منحصر به فرد است و موضوع آن جدا شده است. ممکن است The Pony Red، اما اگر فکر می کنید Old Man and Sea یک شعار کریسمس کریستین احساساتی است (و اکثر مردم آن را انجام می دهند)، من اینجا هستم که به شما بگویم The Pony Red می سازد آن را مانند Notes از Underground می کند. شاید اتیان فره، که همچنین در مدرسه (معمولا دبیرستان)، و همچنین جهانی لعنتی، مورد مطالعه قرار گرفت؛ به عنوان یک طرفدار ادیت وارتون، معمولا زمانی که خودم را به همان کسی که در نظام مدرسه آمریكا ذخیره شده است، اعلام می كنم، آنها را به من گوشزد می كنند و با شور و شوق بیان می كنند كه اودیت وارتون و اتان Frome را چقدر می خواهند و چطور تقریبا آنها را تبدیل كردند کتاب ها و خواندن کاملا کامل و در واقع دیدن حروف الفبا در نشانه های خیابانی سال ها بعد آنها تقریبا آنها را فریب دادند، اما آنها از فرار باریک به لطف او، و پسر از Edith Wharton نفرت ندارند. (من احساس می کنم که این اتهامات فرهنگی مشترک ايتن فارکس در روزهای اخیر فرانسیس ها بوده است و حتی در مورد وارتون حتی در مورد مقاله ی@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ دیوید پارکر می گوید: \"من نشسته بودم و روی جامدانه ایستاده بودم، اما چیزی نزدیک بود.\" اما من فکر نمیکنم که هرکسی بتواند به نامهای اتیان فرکه از او سؤال کند. شاید فاکنر یک افسانه باشد، که وقتی اولین بار منتشر شد، با همان نوع ناامیدی بحرانی بحرانی روبرو شد، و اگر فکر می کنید نمادگرایی مسیح در «پیرمرد بد» است (و این است)، از شما دعوت میکنم که یک افسانه را بخوانم. (Fable نیز برای سالی که Pulitzer برای آن سال به دست آورد، مانند The Old Man بود، اما Ethan Frome؛ Whartons برای عصر بیگناهی بود.) من فاکنر را حتی دوست ندارم، اما حداقل بعد از آن او مجبور شد به نوشتن Snopes سه گانه اما \"پیرمرد و دریا\" آخرین داستان پایان نامه های همینگویی است که ما دریافت کردیم. دو سال بعد از انتشار آن، سقوط هواپیما وحشتناکی در آفریقا را که تقریبا او را کشته بود، تحمل کرد و اکنون به عنوان آغاز پایانش به چشم می خورد، و تنها چند ماه پس از آن، او برنده نوبل شد، که با سخنرانی قابل توجه به خاطر ترشحش پذیرفته شد (@ هیچ نویسنده ای که نویسندگان بزرگ را نمی شناخت و جایزه را دریافت نکردند می توانستند آن را به جز فروتنی پذیرفتند @ Fuck you، Stockholm). از آن به بعد زندگی و حرفه او بعد از مرگ بود. تا پایان پنجاه سالگی، او توانست یک اپیتاپه دوست داشتنی خود را برای هر دو، یک جشن حرکتی آماده کند، اما او نمیتوانست آنرا پایان دهد و انتشار آن بعد از مرگش، آغازگر صنعت همینگویی بود که در آن وارث وی (مانند کاترین منسفیلد و سیلویا پلت) استخوانهای ادبی خود را برای ساخت سوپ گرانبها پاشیدند: برای او هزینه برای او سودمند است. او کنترل ذهن و موادش را حتی قبل از سری ترسناک درمانهای شوک ویرانگر از دست داده بود، و زمانی که او خود را کشته بود، باید احساس کند که او مدت ها قبل فوت کرده بود. مطمئنا تقریبا هر کس دیگری. او در اواسط دهه ی هجدهم میلادی، خود را در «اسنای کیلمانجارو»، یک نوع هشدار ترکیبی و جرات، در مورد یک نویسنده باتجربه که توانسته بود خود را خراب و نگهداری شده توسط یک پول ممتد ثروتمند دلسوز ( که همچنین حاوی انحرافات در یکی دیگر از نویسنده با استعداد، الکل، خود ویرانگر، دوست خود را فیتزجرالد). اما او این داستان را در اوج قدرتش نوشت و این را می دانست. در طول نوشتن «پیرمرد» او لغزش شد و او آن را می دانست؛ او کنترل هنری را از دست داده بود ...

مشاهده لینک اصلی
من بسیار نزدیک بودم که آقای میشینهمن هورن بلور را به اتمام برسانیم، وقتی که در شب دیگری به بیمارستان رفتیم، و می دانستم که در چند روز آینده، باید به چیزی دیگری نیاز داشته باشم. من از طریق رایانه به طرف درب رفتم و تصمیم گرفتم که پیرمرد و دریا را بگیرم. Id استفاده از آن را به عنوان یک پد موس انجام داد، زیرا نسخه کاغذبازی تجاری Scribner یک اندازه کامل با یک پوشش لمینیت نرم و صاف است که ماوس بدون هیچ مشکلی سر و کار دارد. بنابراین کتاب مفید بود، من نیاز به چیزی داشتم، و معنی آن را برای خواندن دوباره برای ماه ها. ایوان چندین بار در مورد پیرمرد و دریا خواند و من همیشه آن را دوست داشتم، اما این بار از طریق آن خیلی بیشتر از آنچه که تاکنون بوده است. این بار آن را با صدای بلند خواندم و این یک کتاب کاملا متفاوت است. من شنیدهام که شنیدهام که کمونیسم کممصورها، نشانههای پر زرق و برق و تکرار او در «پیرمرد و دریای» را تکرار کرده است، اما اجازه میدهم همه متفکران را اطمینان دهم که این عمدی و هدف. همینگویی میخواهد که این کتاب را با صدای بلند بخواند، و نحوه ساختن نشانه گذاری (به همین ترتیب استفاده از تکرار آن)، صدای ما را برای استفاده در حالی که خواندن دارد، تعریف می کند. ما قصد نداریم داستان را با انزال عاطفی تزریق کنیم؛ ما قصد داریم این را در یک مونوئل کم، با صدای پایدار، آرام و غیر قابل انعطاف از سانتیاگو، مرد قدیم قدیمی، در حالی که او علیه مارلین، کوسه ها، دریا و خود مبارزه می کند، بخواند. و هنگامی که ما صدای Santiagos را در آغوش می گیریم و آن را به جهان می اندازیم، پیرمرد و دریای تغییر قابل توجهی می گیرند. من فکر می کنم این یک رمان زیبا است که حتی روی صفحه لمس می شود، اما سخن می گوید، این یک شاهکار سرسخت، جسورانه و شاعرانه است. اگر می توانید این را با صدای بلند بخوانید. برای خود یا فردی که دوست دارید، حتی اگر کسی آن کودک برهنه، دو روزه ای است که روی قفسه سینه شما خواب است. خوشحال خواهی شد

مشاهده لینک اصلی
من یک باکره Himingway بودم. حالا Id می خواهم فاحشه Himingway باشد سبک ساده انگاری همینگستر به طرز شگفت انگیزی همچنان عمیق و عمیق را برای ترسیم و کاراکتر فراهم می کند، در حالیکه نگه داشتن یک تعلیق زمانی که کتاب را پایین می آورد دشوار است. من نمی تونم بگم که چقدر از این کتاب لذت بردم. انعطاف پذیری و عزم شخصیت اصلی ما، سانتیاگو، خواننده را قادر می سازد تا نه تنها زندگی خود را به چالش ها و مبارزات کارگر متصل سازد. من شنیده ام شنیده ام که همینگوی دوست دارد نوشتن مست بنویسد و حتی یک نقل قول داشته باشد که چیزی شبیهWrite مست داشته باشد، اصلاح کنید. @ این درست است یا خیر، واقعا هیچ تاثیری بر توانایی ادبی اش ندارد. (Imbibe، man، imbibe!) اما به طور جدی، من برخی از خواندن در زندگی خود و متوجه شدم که بسیاری از چیزهایی که من نمی دانم وجود دارد. من نمی دانستم که او خودکشی کرده است. او علیرغم اغلب ازدواج، یک زندگی غم انگیز و یکنواخت را به همراه داشت، و به نظر می رسید احساس می کرد که بیشتر او تنها بود. بین Old Man and Sea و Moby Dick مقایسه شده است اما من فکر نمی کنم آنها به اندازه کافی قابل مقایسه باشند. چه چیزی باعث می شود که یک بررسی کننده دو اثر عالی را مقایسه کند، وقتی که عظمت هر اثر بسیار مهم است، آن را به یکدیگر متمايل می کند و تمایز و فردیت هر تلاش را کاهش می دهد؟ حالا قبل از اینکه نظراتی در مورد این موضوع بشنوم، اجازه دهید بگویم که متوجه می شوم این درست نیست. به عنوان مثال، پروردگار حلقه ها سنگ بنای فانتزی است که با آن همه کارهای فانتزی دیگر مقایسه می شود. تقریبا یک استاندارد در بررسی فانتزی است. اما موبی دیک و پیرمرد و دریا به طوری فوق العاده متفاوت از خودشان هستند، فقط احساس جرمی برای مقایسه آنها می کنم. در هر صورت، این کتاب تا به حال تاثیر زیادی بر من و من در انتظار زمان برای به پایان رسید بعدی بعدیمونیم. من به طور جدی فکر می کنم من عاشق آیا می توان با یک نویسنده مرده ازدواج کرد؟ خواهر من یک بار گفته بود که می خواهد با شکلات ازدواج کند، بنابراین دوست دارد فکرش را بکند. اندیشه ها؟ ClassicsDefined.com

مشاهده لینک اصلی
دور از بهترین کتاب تا کنون نوشته شده است، اما قطعا یک کلاسیک به یاد ماندنی است. من می توانم هر دو کسانی که این کتاب را دوست دارند و کسانی که آن را نفرت می کنند را درک می کنند. پیرمرد و دریا کتابی زیبا درباره زندگی خود است. آن را قابل ملاحظه ای آهسته، اما این چگونگی آن را به معنای باشد. دلیلی وجود دارد که همینگوی یک افسانه است. @ در جاده، در پیراهن خود، پیرمرد دوباره خوابیده بود. او هنوز روی صورتش خواب بود و پسر روی صندلی نشسته بود و او را تماشا می کرد. پیرمرد در مورد شیرها رویایی بود

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب پیرمرد و دریا


 کتاب پی پی جوراب بلند(جلد اول)
 کتاب ایلیاد و اودیسه
 کتاب اولیس
 کتاب همچنان به هیچ وجه
 کتاب اسب ها و آدم ها
 کتاب سرخپوست می رود