کتاب کوه جادو

اثر توماس مان از انتشارات نگاه - مترجم: حسن نکوروح-برترین کتاب های تاریخ انجمن کتاب نروژ

کوه جادو [Der Zauberberg] رمانی از توماس مان (1875-1955)، نویسنده آلمانی، که در 1924 انتشار یافت. و در سال 1929 یعنى پنج سال پس از انتشار، جایزه ادبى نوبل را براى نویسنده خود به ارمغان آورد. هانس کاستروپ جوان بورژوازاده‌ای است (مان در اینجا نیز، چنان که در بودنبروکها می‌بینیم، اگر نه به یک مکان هانسایی، دست کم به یک قهرمان ایالت هانسایی بازمی گردد) که برای اقامت چند روزه نزد پسرخاله خود یواخیم می‌رود که در آسایشگاه اووس تحت درمان است. ولی کاستروپ، همین که در معرض فضای مرگ‌آلود آسایشگاه قرار می‌گیرد، احساس می‌کند یا می‌پندارد که خود نیز بیمار است، و هفت سال در آنجا می‌ماند تا زمانی که جنگ جهانی 1914 او را از رؤیا بیرون می‌کشد و با خشونت به میدانهای نبرد می‌برد...


خرید کتاب کوه جادو
جستجوی کتاب کوه جادو در گودریدز

معرفی کتاب کوه جادو از نگاه کاربران
آه بله، عجیب و غریب! مراقب باشید از عجیب و غریب که شکوفه اینجا، مهندس خوب من. در سال اول تحصیل در کالج من دوره ادبیات را برای برآوردن نیازهای برنامه درسی اصلی: جنسیت در ادبیات گرفتم. این یک کلاس عالی بود؛ ما سمپوزیوم افلاطون، شعر Sappho، Song of Solomon، Sade و Sacher-Masoch را می خوانیم. اما از تمام کتاب های بزرگ که ما طی این ترم انجام دادیم، یکی از آنهایی که بیشتر با من درگیر بود، مجموعه ای از داستان کوتاه کوتاه بود که شامل مرگ در ونیز بود. من دانشجوی ریاکار ادبیات در دبیرستان بودم. من به ندرت قرائتهای اختصاص داده شده را انجام دادم و بنابراین من واژگان بسیار ضعیف داشتم. (درواقع، یک دوست اخیرا کپی من از مرگ در ونیز را قرض گرفت، و در آن، هر کلمه ای که من نمی دانستم، به آن اشاره کردم؛ \"من، واژگان خود را مکیده،\" او گفت: او آن را به عقب بازگرداند.) بنابراین شما می توانید تصور کنید که چه برای من این بود که سعادت و پیچیدگی عظیم توماس مان را درک کنم. من کم پیش بینی و غرق شدم این به اندازه کافی کار بود تا به سادگی یک جمله را درک کند؛ بی نظیر تم ها و علامت های پیشرفته اش فراتر از من بود. با این حال هنوز توانستم از مجموعه لذت ببرم بیشتر، من حتی آن را دوست داشتم. لذت حاد خواندن ادبیات خوب، که تا آن زمان بیگانه بود، به آرامی خود را برای من باز کردند. نکته جالب این است که توماس مان، خود را در قلمرو خواننده ی خود قرار داده است. بنابراین با هیجان و هیجان بودم که اخیرا به یک فروشگاه کتاب رفتم و یک رمان از رمان خودم را به دست آوردم: کوه سحر و جادو. حالا، هفت هفته طولانی، من خودم را برای بررسی این کتاب آماده کردم. و اشتباه نکنید، کار دشوار است برای کوهی سحرآمیز، شاید مبهم ترین و ناخوشایندترین کار ادبیات است که تا به حال خوانده ام. حتی شاید بیشتر از اولیس، رمان یک ریزش دستکش است، یک چالش عظیم و خائنانه برای هر منتقد منتقد. بنابراین امیدوارم خواننده من به من این را رد کند، اگر این بررسی آن را کمی ناهموار، کمی تلخ، به عنوان من با این رمان هیدرا سر در هیچ نظم خاصی رقابت می کنند. فرض این است ساده: هانس Castorp، یک دوست داشتنی، اگر simpleminded، یوآخیم زیمسن، پسر عموی خود را در خوابگاه سه هفته ای در بیمارستان به سر می برد و هفت سال باقی می ماند. همه این اقدامات در کوه های عادی برگزار می شود - اشاره به یک جمله در تولد تراژدی نیچه، جایی که نیچه خود را با اشاره به کوه المپیك می داند - به عنوان كاستورپ جوان، كشنده كه به محیط زیست وارد می شود. او با ایده های اسباب بازی ها، او به بحث های آموخته گوش فرا می دهد، با شخصیت های جالبی دوست می شود، او خود را با مرگ می شناخت، در عشق می میرد، در غذا و الکل به سر می برد. \" او تقریبا به طور کامل در مورد زندگی سابق خود را به عنوان یک مهندس مشتاق فراموش \"در آن\" در \"â € œflatlandsâ € â €\" به عنوان ساکنان Berghof تماس با شکوفه، جهان شلوغ از سالم زیر است. هنگامی که توصیف سبک این رمان ، یکی به طور طبیعی به پارادوکس می افتد: کتاب هر دو دقت واقع گرایانه و عمیقا تمثیلی است؛ هر دو شاعرانه و متناقض است، هر دو متجلی و آموزنده، هر دو وحشی و جدی، هر دو دانستن و naï¯ve. مان با انجام یک صدای روایت وحشیانه تر و ظریف تر، این شاهکار ابهام را انجام می دهد. نظرات شخصی خود را از هر ایده ای از شخصیت های ارائه شده در کتاب دشوار، اگر غیر ممکن است، حدس بزنید. نگران نباشید، مون هیچ طرفی ندارد او هرگز به وفاداری یا تحسین بی نظیر اعتراف نمی کند؛ به طور خلاصه، همه چیز، در طنز خیره کننده تقلید شده است. و این ابهام به خوبی در شخص شخصیت اصلی ما، هانس خود، که در همه چیز جاودانه است و به هیچ کس متعهد نیست، مرتکب می شود و کسی که به طور دائمی در حالت دلخواه خود حرکت می کند، شاید به عنوان یک نتیجه از بین بردن اساسی، رمان به نظر می رسد یک بار به همه چیز اشاره کنید. داستایوفسکی اغلب به ذهن می آید، چون مون شخصیت هایش را در بحث های طولانی فلسفی، à la The Brothers Karamazov می گیرد. و مانند داستان داستایوفسکی، مین شخصیت هایی را ایجاد می کند که برای برخی فلسفه های زندگی تلقی می شوند: ما ستتمبریه انسانی عقلانی هستیم، ناگت رادیکال مذهبی، مادام چاوچه نماد شهوت، و علاقه مندی من، مینهیر پینکورن هدیونیست. اما پس از آن به طور ناگهانی رمان به نوبه خود به طور واضح پوزیتیویسم، به عنوان راوی در بحث های طولانی و منصفانه از زمان، موسیقی، و فصول عبور می کند. گاهی اوقات دوزهای فوست یا حتی دون کیشوت را دریافت می کنیم، به عنوان هانس، دانشمند ما، سرگردان سرگردان ماجراجویانه، در مورد یوآخیم درگیر است، اغلب خود را در موقعیت های خارقالعاده قرار می دهد. و سپس ناگهان دانته ظاهر خواهد شد، با Settembrini به عنوان ویرگیل، مادام Chauchat به عنوان بئاتریس، و خود سانتاگوریتم به عنوان کوه Purgatoryâ € \"که در آن بیماران می آیند از بیماری خود، به جای گناهان خود را پاک. چه است که دستگیری در مورد همه از این روابط ادبی این است که منن موفق می شود آنها را در زمینه داستان درک کند - \"باید پذیرفته شود\"؛ تقریبا هیچ اتفاقی نمی افتد؛ حداقل، هیچ چیز از ...

مشاهده لینک اصلی
A Bildungsroman، یا رمان شروع، همانطور که توسط خود توماس مان، به طور خلاصه نوشته شده و به چالش کشیدن. مان اولین کتابی را که در پس زمینه قرار دارد را می گیرد و سپس به تدریج به کاراکترهایش تمرکز می کند؛ در راه هر یک از آنها فکر می کند و عمل می کند، در نتیجه ایجاد شخصیت های مشخص شده است. شخصیت اصلی ما هانس Castorp، رشد روحی و فکری ما در طی 7 سال اقامت خود را در سانتاگانیم دنبال کنید. نمایندگی او از بورژوازی متوسط ​​آلمان، با بسیاری از ایدئولوژی های متضاد روبه رو است، اوج گرایی Settembrini و چشم انداز مثبت در زندگی، رادیکالیسم نافتا، وسوسه کلودیا چاچات، اصل Dionysian Peeperkorn و، در نهایت، ایده وظیفه و وفاداری، که توسط پسر عموی یوحیم منعکس شده است. با استفاده مکرر از تفسیرهای لایت موتیف و استثنایی از تفکرات ایدئولوژیک (متافیزیکی، سیاسی، فلسفی، آموزشی و مذهبی)، منن موفق به ایجاد یک فضای تباهی شده است که توسط توصیف های واضح چشم انداز اطراف آسایشگاه تشدید می شود. رمان صرفا مدرنیستی با باقی مانده های اینده، به این معنی که کشفیات علمی زمان برتری دارند (به عنوان مثال دستگاه اشعه ایکس). او فئوست را به عنوان یک خنده بسیار جدی توصیف کرد و این عبارت کاملا متناقض با سبک نوشتن توماس مان و ساختار کوه سحر آمیز

مشاهده لینک اصلی
(نقد و بررسی در زبان فارسی زیر) دیروز من خواندن این مقاله از http: //www.themillions.com/2011/05/th ... (چیزی شبیه به نظریه SÃndrome استکهلم کتاب بزرگ، یک £ traduçà بسیار آزاد )، به اشتراک گذاشته شده توسط یک دوست در اینجا از GoodReads و که من توصیه به هر کسی که مایل به خواندن به زبان انگلیسی است. بسیار جالب و با شوخ طبعی است که من agradou.Uma قطعات دوست داشتم ترین بود که نویسنده این واقعیت است که ما می توانیم در پایان یک کار بزرگ (بزرگ TAMBA © متر در معنای تحت اللفظی رسیدن مقایسه، است که، کتاب با بیش از 700 پا یا با راه صعود به اورست. بگذارید گزیده ای از ترجمه هایم را ترجمه کنم: یک کتاب دشواری بزرگ و پیشرفت را بخوانید نسخه ای از کوهنوردی اورست برای افرادی است که ترجیح می دهند خانه را ترک کنند. و مردم بالا رفتن از اورست در £ فریاد شادی در اوج خود چون کوه خوب یا خوب ساخته شده و جالب فقط برای شما بود، اما به دلیل این £ درجه با próprias برای انجام کاری TA £ درجه فوق العاده دشوار تحت تاثیر قرار. (اعتراف می کنم که شاید به خاطر خستگی، کمبود اکسیژن و احتمالا این که اندامشان یخ زده باشد، آنها با شادی به سراغ ندارند. تقریبا به پایان رسید کوه سحر و جادو ... احساس رسیدن به پایان این داستان، پس از تقریبا 7 هفته، عجیب و غریب است - ترکیبی از رضایت، تسکین و برخی از پشیمانی برای بازگشت بسته این دسته در قفسه. این خواندن برای vários به دلایل خاص بود: برای اینکه یک مطلب مشترک با برخی از عاشقانه دوستانه، که اولین کتاب من از مان و یکی از آن کتاب که منتظر بودند تا خوانده شود há برای همیشه - به درستی از آوریل 1988 ... همانطور که قبلا ممکن است متوجه شده، انجام £ م زیادی در مورد کتاب خود گفت: نه، آیا £ واقعا دوست دارم به بررسی کتاب که من را دوست داشت، من فکر می کنم آن غنایم کمی تجربه. این © یکی از این موارد، به ویژه برای بنه شامل تمام داستان، زمانی که شما صرف و یا شاید در درجه £، در بحث های اشتباه، سطحی آشکار که با آن به مرگ، ambÃgua جنسی از شخصیت می آید و بافته شده در همه من می توانم بگویم که ارزش تلاش و توصیه است. روز بعد من این مقاله را خواند http: //www.themillions.com/2011/05/th ...، به اشتراک گذاشته شده توسط یک دوست اینجا در GR، که من به همه توصیه می کنم. آن بسیار جالب و من واقعا دوست داشت خلق و خوی در بخش در it.The من بیشتر دوست داشت هنگامی که نویسنده یک رمان بزرگ مقایسه اتمام (بزرگ در معنای تحت اللفظی همچنین، به این معنی کتاب با بیش از 700 صفحه یا بیشتر) با صعود به اورست است. گزیده ای از این کتاب: @ رمان یک رمان مجازات دشواری و طول یک نسخه از کوه اورست برای افرادی است که ترجیح می دهند خانه را ترک کنند. و افرادی که به اورست صعود بانو € ™ T فریاد زدن با نشاط در اجلاس چون کوه یک مطلب خوب چنین چیزی فوق العاده دشوار به خوبی ساخته شده و یا یک کوه جالب در هر سه، اما به دلیل theyâ € ™ دوباره در خود را برای overawed شده پس از انجام بود یا. (من معتقد به این هستم که آنها نمیتوانند با همهی لذت بردن از خوابیده، چه با خستگی، کمبود اکسیژن و احتمالا یخ زده. مخلوطی از رضایت، امداد و همچنین برخی از غم و اندوه برای نیاز به قرار دادن این سنگین را پشت - پایان کوه سحر و جادو ... احساس به پایان این داستان، پس از تقریبا هفت هفته، یک عجیب و غریب است قفسه این مطلب ویژه برای تعدادی از دلایل بود: این قرائت مشترک با برخی از دوستان GR من، آن را برای اولین بار مان من بود و این بود یکی از آن کتاب فونز شد برای همیشه در انتظار به عنوان خوانده شده - و یا، به صورت دقیق، از آوریل 1988! ... همانطور که شما ممکن است متوجه شده باشید، من درباره این کتاب به اندازه کافی حرف نمی زنم. من واقعا دوست ندارم کتاب ها را تجزیه و تحلیل کنم. از آن لذت بردم، فکر می کنم تجربه من را خراب می کند. تمایلات جنسی مبهم از شخصیت و، در هم آمیخته در تمام فونز زمان می گذرد، یا شاید نه، استدلال مبهم، از سطحی آشکار هنگامی که پرداختن به مرگ، - این یکی از آن موارد است، به خصوص با توجه به عارف که پوشاند کل داستان این، طنز فوق العاده چاشنی و ظریف است. همه می توانم بگویم این ارزش تلاش است و من آن را توصیه می کنم.

مشاهده لینک اصلی
شما می دانید که دکتر شما به شما تجویز تعطیلات درمان؟ یک هفته بسیار طولانی، دو، سه و یا حتی یک ماه (و نه نادر است، اما ما شارژ) در جایی که به قول عنوان یک فیلم معروفNon است گریه وجود دارد @، شاید یک مرطوب دریا، یا یک کوه یا حتی اسپا. در اینجا، شما می دانید شما می رسند، زمان برای رسیدن به حداقل تازگی استفاده می شود و در حال حاضر وجود دارد annoiate.Ora، خستگی، و یک احساس عجیب و غریب nevero؟ شما با من موافق هستید، او نتایج بسیار منفی زیادی دارد، او خودش چیز بدی در نظر گرفته شده است. اما بدون خستگی است که همواره شما را به نگاه کردن به آسمان، که شما را درک شکل ابرها، که از زمان وجود دارد هیچ ربطی به تمام طول روز، صرف زمان به نگاه است؟ یا به عنوان مثال انتقال نور در آب در طول پیاده روی های طولانی در غروب آفتاب در کنار دریا، شما به شما جلوگیری از هدف خودکشی، فکر کردن در مورد همه که شما باید در خانه (روی زمین) به سمت چپ؟ ببینید، خستگی مجموعه شما در قادر به تماشا و درک فروع که تمام روز فرار به طور معمول حتی متوجه، و به جای در حال حاضر ... و همچنین شما را قادر به مشاهده فروع، اجازه می دهد تا مغز خود را به کار به تفکرات در معنای زندگی و موضوعات متافیزیکی مرتبط باشد، زیرا © داشتن با چه مرد فقیر مجبور است به جلو و از آنچه شما به طور معمول مجموعه جدا برای زمانی که من زمان بیشتری @ @ @ @ دارای When'll کمتر خسته شود پریشان، او یک فرصت باید @When اکنون به خوبی در مقابل این شرایط قرار گرفته است، در نهایت به راه انداخته، قدرت باور نکردنی از خستگی ... خواهد شد جای تعجب اگر فقیر هانس Castorp در آن کوه به مدت هفت سال مجبور (همچنین برای اجبار ذاتی آن) است DAT یا همه این استدلال قطعات بسیار دشوار برای سایش مغز شما و گاهی اوقات او روشن می فرستد پیامMa کسانی که تا کنون آن را انجام؟ @ و دهان خود را باز و بسته با خستگی زیادی را به فکر بالش که شما این چپ .با این حال در برخی از نقطه ترغیب و تشویق کلمات مغز و دهان دستخوش تغییر در یکی باز می شود، بسته های دیگر و شما شروع به توجه کنید که آنچه شما می گویید پس هانس است خسته کننده نیست، که، نگاه کنید، همه این واژه ها و کسانی که مفاهیم انتزاعی من elucubrati آنها حتی من، حتی من به من سوال تماشای ابرها، در صندلی عرشه من سرکوب تابستان .... چه غریب است این فضای سحابی است احاطه من و کوه سحر و جادو نیز ترکیب من .... حالا من smettendola به استعاره clear'll صحبت می کنند: این کتاب فقط یک کتاب نیست، نیاز به توجه و سرسختی به اندازه کافی در نقاط خاصی را به نفع خواب. اما اگر شما حدود آن را انجام شما اطمینان می دهم که من آن را مانند زمانی که بچه های شما می تواند چشم خود را باز نگه دارم، به طوری که بعد، در شب کریسمس یا سال نو عین حال زمانی که لحظه ای حیاتی وارد شدند، و همه شما احساس شد که در آن می شود، شما احساس خوشحالی شما به این معنی است که شما شاهد چیزی شگفت انگیز و تجربه جادویی هستید.

مشاهده لینک اصلی
@ بعضی از کتاب ها باید طعم، دیگران فرو برده شود، و بعضی از آنها باید جویدن و هضم شوند. @ Francis Bacon Of Studies TMM به وضوح متعلق به دسته نهایی است. باور نکنید که naysayersâ € \"کوه سحر و جادو آسان است به عنوان خوانده شده ، اگر شما می دانید خود را هگل، شوپنهاور، \u0026 amp؛ نیچه، همچنین نظریه نسبیت عینتین، ادبیات فروود درباره روانکاوی، و \u0026 amp؛ کلاسیک، قرون وسطی و \u0026 amp؛ افکار دینی، سیاسی و فرهنگی مدرن غربی. من، البته، فرض بر این (مثل مان) شما دندان های خود را در موسیقی کلاسیک \u0026 amp؛ بدون شک می توان گفت که شما می دانید که تاریخ اروپای پیش از جنگ مانند شما از پشت دست خود را می دانید. من همچنین برای تحقق تاریخچه شخصی منسوجات و امضاهای خودم، اسطوره های آلمانی و آمیزه ای افسانه ها. شما می بینید، نه خیلی دشوار. صادقانه چه انتظار داشتند؟ این منس رمان ایده است. بزرگترین قدرت TMM ها این است که در آن چیزی برای همه وجود دارد. \"Bildungsroman، درس های زندگی هانس Castorps و آمپر؛ سفر به سمت خود آگاهی خوانندگان ما نیز بخشی از این سفر و \u0026 amp؛ زندگی ما برای آن ثروتمندتر است. در سنت روحانی هندی، جوینده به دنبال یک گورو به یک جنگل یا بلند در کوه می رود، دور از همه. فاصله چشم انداز مورد نیاز را به ارمغان می آورد: @ جایی که یک نگاه به جهان و موجوداتش از عقب ماندگی پنج هزار پا و اندیشه های اندیشه داشت. @ کوه جادویی این عنوان ممکن است گوته و آمریكا باشد. نیچه تحت تاثیر قرار \u0026 amp؛ جادوگری از یک افسانه جهان، اما این تنظیم بسیار مهم است. \"سوئیس، مشهور است برای سالن های آن، اما مهم تر از آن، زمین خنثی در طول سال های جنگ است. TMM، تمثیلی از فروپاشی بورژوایی جامعه اروپایی پیش از جنگ، @ تلاش می کند تا اهمیت درونی یک دوره را بیان کند، @ \u0026 amp؛ شخصیت ها در یک بحث اخلاقی به بازیکنان تبدیل می شوند - این اقدام عمدتا از طریق درهم آمیختن ایده ها اتفاق می افتد؛ TMM مجموعه ای از گفت و گو ها، نقطه نقطه، نویسنده است که تصمیم ما برای انتخاب درست از اشتباه را به ما می دهد. واژه ها مقدس هستند، زیرا زبان زبان خود است. كلمه، حتی كل متناقضات، ما را با هم پیوند می دهد. بی خوابی جداسازی @ درک TMM از طریق موسیقی: مان استفاده گسترده ای از Wagners موسیقی در تمیز کردن تم ها در اینجا: درست مثل پارسیفال، هانس در تلاش است: @ هان Castorp جستجوگر پس از مقدس گریل (...) گریل: دانش و خرد، ارادت، بالاترین پاداش است که نه تنها قهرمان احمقانه، بلکه خود کتاب نیز به دنبال آن است. (مشاهده اسپویلر) [شما آن را در فصل به نام â € œSnow، â € جایی که هانس Castorp، از دست داده در اوضاع خطرناک، رویاهای رویای خود را از بشریت پیدا کنید. اگر او Grail را پیدا نمی کند، اما او در رویا مرگش او را الهام می دهد، قبل از او را از اوج خود به فاجعه اروپا رها شده است. (مخفی کردن اسپویلر)] این ایده انسان است، مفهوم بشریت آینده است که از عمیق ترین دانش بیماری و مرگ جان سالم به در برده است. گریل یک راز است، اما بشریت نیز یک رمز و راز است. برای انسان خود یک رمز و راز است، و تمام بشریت بر پایه احترام استوار است قبل از رمز و راز که انسان است. @ و درست مثل Wagners مینستر Tannhäuser بود اسیر در کوه enchanted از Venusberg، هانس از دست دادن تمام وقت خود را در کوه سحر و جادو جادوگری که تنها با رعد و برق جنگ مبارزه می کند. همچنین ابعاد بعدی یک سفر / تلاش برای رستگاری وجود دارد. جهان مشتاق و پنهان، حساسیت @ را افزایش می دهد که باعث می شود او بتواند از ماجراهایی در حوزه های نفسانی، اخلاقی، فکری و فکری که او هرگز در «فلاتلند» آرزو نداشته باشد @ من این خطوط را از IJ به یاد می آورم: @ You Can شکل می گیرد یا می تواند شکسته شود بین چیزهای زیادی وجود ندارد. سعی کن یاد بگیری. کافیه سعی کنید از همه یاد بگیرید، مخصوصا کسانی که شکست خورده اند. این سخت است ... چطوری امیدوارم شما به عنوان یک دانشجو از بازی تابع چیزی است که می توانید بدون فرار از آن توجه کنید. هر شنونده از حلقه چرخه، می داند که در نهایت در مورد عشق، مرگ و \u0026 amp؛ تخریب \u0026 amp؛ منن به طرز ماهرانه ای آنها را به عنوان قهرمانان در سراسر داستان می پیماید: آنچه او (هانس) می فهمد، این است که باید از طریق تجربه عمیق بیماری و مرگ برای رسیدن به سلامتی و سلامت بالاتر برود؛ به همان شیوه ای که باید برای شناخت رستگاری دانش گناه داشته باشیم. هانس کاستورپ یک بار می گوید، \"وجود دارد،\" دو راه برای زندگی: یکی از راه های منظم، مستقیم و خوب است؛ یکی دیگر از بد است، آن را از طریق مرگ منجر می شود، و این راه نابغه است. \"این مفهوم بیماری و مرگ به عنوان یک مسیر لازم برای دانش، سلامت، و زندگی است که باعث می شود کوه سحر و جادو رمان شروع. @ (همانجا) در واقع، من در موسیقی درک درستی از این اثر موسیقی را در نظر گرفت: @ برای من رمان همیشه مثل یک سمفونی، یک کار در کنتراست، یک پارچه موضوعی بود؛ ایده ی موتیف موزیک در آن نقش مهمی ایفا می کند. (...) اما تکنیکی که در آن کار کرده ام در کوه سحر بسیار گسترش یافته است؛ در موارد بسیار پیچیده ای استفاده می شود ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کوه جادو


 کتاب پی پی جوراب بلند(جلد اول)
 کتاب ایلیاد و اودیسه
 کتاب اولیس
 کتاب همچنان به هیچ وجه
 کتاب اسب ها و آدم ها
 کتاب سرخپوست می رود